گفته اند که جدیت افراطی بوش و بی عملی اوباما هر دو برای خاورمیانه زیانبار بود، چین و روسیه هر دو در تلاش برای بازی کردن نقش موثر در این منطقه اند، هند، ژاپن و دیگر کشورهای اروپایی هم بی کار ننشسته اند، روال قدرت های نوظهور مشخص است، اول سرمایه ها، بازرگانان و کارگرانشان می آیند و بعد سربازان و نظامیان شان!

 

امریکا هنوز توانمندترین بازیگرمنطقه ای است، منافعش هم تغییر چندانی نکرده است: باز نگاه داشتن راه های آبی انتقال انرژی، مبارزه تروریسم و حمایت از متحدانش. مداخله موثر این کشور هنوز بهترین گزینه برای سامان دادن این منطقه بلاخیز است، ولی چه می توان کرد و پیامدهای آن برای ایران چیست؟

 

نخست، اقدامات بازدارنده بیشتری برای مقابله با چین و روسیه دنبال کند، حضور روس ها در سوریه امکان حل تعارض را کاهش می دهد و می تواند تهدید ایران و حزب الله را هم جدی تر کند، مقابله مستقیم با روسیه البته گزینه مناسبی نیست، ولی شدت عمل در برخورد با ایران و متحدان شیعی اش در آن منطقه گزینه بسیار موثری است. تحکیم ارتباط با مصر، ترکیه، اسرائیل و عرب ها ضروری است و همین اینها به معنای محدود کردن جدی توسعه طلبی ایرانی هاست.

 

دوم، دنبال کردن ایجاد یک معماری امنیتی چندجانبه میان بازیگران عمده خاورمیانه و افزایش همکاری میان آنهاست، حضور جدی تر امریکا باعث می شود که آنها در دامن روس ها و چینی ها نیفتند. سوم، افزایش مشارکت هند، ژاپن و اروپایی ها در امور اقتصادی، نظامی و امنیتی منطقه است.

 

در این زمینه می توان به تشویق آنها به ارتقا روابطشان با ایرانی ها برای وادار کردن این کشور به دنبال کردن نقشی سازنده تر در منطقه و البته جلوگیری از نزدیکی بیشترش به روس ها و چینی ها اشاره کرد. همکاری مدیریت شده در مسائل مشترک با چینی ها و روس ها هم سیاست دیگری است که باید دنبال شود.

 

معنا این پیشنهادها این است که ایرانی ها را زیر فشار بگذار، ولی نه آنقدر که تنها گزینه اش روسیه و چین باشند، اینکه در عمل چه رخ می دهد، به خیلی چیزها بستگی دارد و باید منتظر نشست، والله اعلم.

لینک مرجع