محمدرضا شاه فقید زمانی گفته بود، اگر در شاخ آفریقا میان سومالی و سودان هم جنگی در بگیرد، ما بی طرف نمی مانیم. اهالی سازمان امنیت به او گزارش داده بودند که کسانی می گویند “مثلا ما در شاخ آفریقا چه منافع ملی مشخصی داریم که باید دخالت کنیم”. شاه اوقاتش تلخ شده بود و بد و بیراه به امنیتی ها گفته بود. بعد به او حالی کرده بودند که این حرف ما نیست، در محافل سیاسی تهران این را گفته اند. شاه هم جواب داده بود: محافل سیاسی تهران چه گ… هستند!؟
گفته اند حتی از یکی دو سال قبل از شوک نفتی ۱۳۵۳ و چهار برابر شدن قیمت نفت هم شاه زیادی برای همه خط و نشان می کشید. در همان سال به انگلیسی ها در مصاحبه رسمی گفته بود که شما باید نحوه برخورد با مسائل را تغییر دهید و عوض شوید، خبرنگار پرسیده بود دقیقا چطور عوض شویم و شاه پاسخ داده بود انضباط و کار بیشتر! (ِیادتان هست پرزیدنت قبلی هم به همه دنیا درس کشورداری می داد؟). بعدها کیسینجر اوپکی ها را تهدید کرده بود یا نفت را ارزان کنید یا آماده در هم شکستن قیمت ها باشید! شاه هم گفته بود “چشم آبی ها باید از خواب خودپسندی بیدار شوند” و “هیچ کشوری قدرت حمله به ایران را ندارد”.
نگارنده این سطور اساسا زیاد گوشش به شعارهای اهالی سیاست مانند “استقلال” و “افزایش توان ملی” بدهکار نیست و بیشتر دنبال انگیزه بیان آنهاست. سوال این بود که چه شد از سال ۱۳۵۱ یکباره آتش شاه تند شد و یکباره خواست زیادی “مستقل” شود. از سال ۱۳۵۳ و چهار برابر شدن نفت باز علت روشن بود، ولی برای دو سال قبل از آن چه؟ کسانی این را به خروج بریتانیا از خلیج فارس در حدود ۱۳۵۱ ربط می دهند، ولی این به تنهایی قانع کننده نبود. تا اینکه دیدم در همین سال یک اتفاق اقتصادی جالب هم افتاده است. تا قبل از این تاریخ به مدت ۱۲ سال قیمت نفت بشکه ۱.۷۹ دلار بود، ولی از آغاز سال جدید میلادی با یک جهش به حدود ۳ دلار رسید! گفته می شود که خریدهای نظامی ایران در آن سال ها سر به ۸۰۰ میلیون دلار زد.
به بیان دیگر در دهه ۱۳۵۰ یک افزایش ۷۰ درصدی و پس از آن ۴۰۰ درصدی در قیمت نفت به وجود آمد. تجربه افزایش قیمت نفت سال های اخیر را هم که یادمان نرفته است. هرچه می گذرد بیشتر و بیشتر قانع می شوم که اگر در تحلیل رفتار سیاسی مملکت، عامل اقتصاد (بخوانید نفت!) را ندیده بگیریم، حرف جدی نمی توان زد. سیاست این مملکت چیزی جز سیاست نفتی (پتروپالیتیکز) نیست، بقیه حرف ها را جدی نگیرید!
پ.ن: در همان سال های جهش ۴ برابری نفت، سعودی ها پیام محرمانه به امریکایی داده بودند که برای شکست قیمت نفت، حاضرند تولید را نامحدود بالا ببرند مشروط بر اینکه امریکا شاه را مهار کند و تهدیدهای سیاسی علیه خانواده سلطنتی سعودی ها کاهش یابد! حرف روشن است ایران و عربستان چه قبل از انقلاب و چه بعد از آن با صد من سریش هم به هم نمی چسبیدند، اینکه سیاست درست در برخورد با صحرانشینان حجاز چیست، البته پرسش دشواری است.