یکی از جالب ترین نقاط دنیا جزیره هیسپانیولا در امریکای کارائیب است، کل جزیره وسعت زیادی ندارد؛ در حدود ۷۶.۵ هزار کیلومتر مربع که به یک بیستم وسعت ایران هم نمی رسد. در این جزیره، دو کشور جمهوری دومینیکن (شرق) و هایتی (غرب) قرار دارند و مرزی مشترکی آنها از شمال به جنوب کشیده شده است. هر دو هم حدود ۱۰ میلیون جمعیت دارند.

 

در ظاهر نباید این دو کشور در یک جزیره خیلی با هم تفاوت داشته باشند و البته تا دهه ۱۹۶۰ هم چنین بودند، ولی اکنون درآمد سرانه یکی (جمهوری دومینیکن) ده برابر دیگری (هایتی) است، نرخ سواد در اولی بیش از ۹۰ درصد و در دومی به زحمت به ۶۰ درصد برسد، میزان مرگ و میر به ازای هر ۱۰۰۰ نفر کودک زیر ۵ سال در جمهوری دومینیکن کمی بیشتر از ۲۰ نفر است و در هایتی به ۸۰ نفر نزدیک می شود! علت چیست؟

 

  یکی اقلیم و جمعیت و جغرافیاست، جمهوری دومینیکن حدود ۲ برابر هاییتی وسعت دارد و در منطقه سرسبزتر و پرباران تر جزیره قرار دارد، ولی کوه های بلند جلوی ورود بادهای باران آور را به هایتی می گیرند، کشاورزی در آن کشور ساده نیست و جنگل زدایی از مشکلات جدی آن است. از نظر نژادی هم تیره پوستان هایتی با روشن پوست (تر)های دومینیکن فرق می کنند و به زبان های متفاوتی صحبت می کنند.

 

هردو کشور مستعمره بودند، در هایتی فرانسه و در دومینیکن اسپانیا تسلط داشت؛ حتی از این نظر هم دومینیکن شانس بهتری داشت، و اسپانیا به دلیل وجود موقعیت های بهتر در دیگر سرزمین های لاتین نسبت به آنها آسانگیرتر بودند، هر دو در قرن ۱۹ استقلال پیدا کردند و هایتی حتی زودتر از دیگری مستقل شد، میان آن دو کشور از آغاز جنگ و خشونت بود و در آغاز حتی هایتی دست بالا را داشت و البته هنوز هم اختلاف های جدی با هم دارند.

 

تفاوت اصلی از دهه ۶۰ و دیکتاتور وابسته به غرب و نه چندان خوشنام دومینیکن یعنی رافایل تروخیلو شروع شد، او ۳۱ سال با نهایت خشونت حکومت کرد، ولی راه را برای صنعتی شدن کشور گشود. از آنجا که وابسته به امریکایی ها بود، زیر فشار آنها نوعی دموکراسی نصفه نیمه را پس از خود به یادگار گذاشت، کشورش رشد اقتصادی ۷ درصد را تجربه کرد، توریسم در آن شکوفا شد و سرمایه گذاری خارجی به آن سرازیر شد، اکنون هم  به عنوان کشوری در منطقه ای پرآشوب وضعش بد نیست، از بسیاری همسایگان ثروتمندتر است و  گردش قدرت هم به آرامی انجام می گیرد.

 

در همان دوران حکومت تروخیلو، حاکمان هایتی، خاندان دووالیه به دلیل بی اعتمادی و ترس، نفس بنگاه ها و اهالی اقتصاد را گرفته بودند و شیوه های پوپولیستی و تحریک مردم را دنبال کردند؛ ضد غربی نبودند، ولی ارتباطی محکمی هم با یانکی ها نداشتند، شکایتشان این بود که چرا امریکا از همسایه آنها حمایت می کند؛ چنانکه از هر پوپولیستی هم بر می آید استقلال و مقاومت در برابر اجنبی هم شعارشان بود. بعد از گذشت سالها، هنوز هم جابه جایی مسالمت آمیز قدرت برای آنها چالش است، دولت کارآمد ندارند و وضع اقتصادی آنها، با تورم دو رقمی و رشد اقتصادی پایین، نیاز به تعریف ندارد. این وسط گاهی حوادث طبیعی مثل زلزله هم آنها را راحت نمی گذارد.

 

مسئله این دو کشور (دو دنیا) چندان ساده نیست، ولی مهمترین عامل عقب ماندگی یکی و پیشرفت دیگری را نباید از یاد برد: آزادی اقتصادی! در سال ۲۰۱۷ رتبه این دو کشور در شاخص آزادی اقتصادی جالب بوده است: جمهوری دومینیکن ۷۶ و هایتی ۱۵۹! راستی رتبه ایران هم ۱۵۵ جهان است.

لینک مرجع ۱

لینک مرجع ۲