یکی از به اصطلاح اتهام هایی که خیلی ها دوست دارند؛ دولت اعتدال را به آن بنوازند این است که این دولت نئولیبرال است، از این بگذریم که اقتصاددان ها و افراد کمی خود را به طور رسمی نئولیبرال خوانده اند و خیلی منتقدان ان را در معنای دقیقی به کار نمی برند، به زبان ساده نئولیبرالیسم به معنای گرفتن کار از دست “دولت” (منظور البته فقط قوه مجریه نیست) و سپردن آن به دست نیروهای بازار است. خصوصی سازی، آزادسازی قیمت ها، کاهش مقررات، انضباط مالی (بودجه ای)، کاهش نرخ مالیات ها و هزینه های رفاهی و عمومی و مداخله های پولی از سیاست هایی است که نئولیبرال خوانده می شوند.

 

همه این سیاست ها پیش فرضشان این است که تصمیم گیری های سیاسی” جای تصمیم گیری های اقتصادی ننشینند و دولت حالا به بهانه خیرعمومی یا هرچیزی آزادی افراد را محدود نکند؛ اما در مورد بگذارید تکلیف مان را روشن کنیم، در شرایط کنونی کشور ما نئولیبرال بودن شوخی است!

 

کشوری که از نظر شاخص آزادی اقتصادی  رتبه ۱۵۷ جهان است، کشوری که در آن اهالی سیاست به صراحت می گویند خصوصی سازی ها به شکل درستی انجام و به بخش خصوصی واقعی واگذار نشده است، کشوری که رئیس قوه مجریه اش از واقعی شدن قیمت ارز مکدر می شود؛ ارز رقابتی با نرخ رفاقتی پخش می شود؛ هزینه های جاری در بودجه با نرخ بالاتر از تورم رشد می کند و دولتش برای تامین آن دست به دامن انواع عوارض و مالیات ها می شود، بودجه فرهنگی اش بیش از ۵ هزار میلیارد تومان می شود، کشوری که قرار است یک سوم از عایدات نفتش در قالب صندوق توسعه ملی با صلاحدید دولت “سرمایه گذاری” شود، کشوری که دولتش نرخ بهره را دستوری ابلاغ می کند، کشوری که وضع حکومت قانون، فساد و سهولت کسب و کار در آن به فاجعه نزدیک است، به هر چیزی شبیه باشد بعید است بویی از نئولیبرالیسم برده باشد.

 

می خواهید بد و بیراه بگویید البته ایراد ندارد، ولی خوبیت ندارد ناسزایی مثل نئولیبرالیسم که مثلا منتقدان ریگان و تاچر در بریتانیا و ینگه دنیا استفاده می کردند را در وسط مملکت آریایی اسلامی ما طوطی وار تکرار کنید، البته بین مردم شاید محبوبیت بخرد، ولی کمکی به بهتر شدن اوضاع نمی کند، والله اعلم.