بد نیست دوباره یادی کنیم از هنری کسینجر بزرگ که گفته بود آمریکایی‌ها معتقدند ارزش هایشان جهانی و عام است و از آنجا که همه آدم‌های روی زمین می‌توانند تغییر کنند، پس هر انسانی می‌تواند به ‌صورت بالقوه آمریکایی به‌حساب آید، از آن سو چینی‌ها هم فکر می‌کنند ارزش‌هایشان جهانی است، ولی اعتقادی ندارند که دیگران را مگر آنکه در خود چین به دنیا آمده باشند، بتوان چینی به حساب آورد. حالا چشم بادامی ها یک اسلحه جدید رو کرده اند.

 

ابرپروژه راه ابریشم جدید که مجموعه راه های زمینی و دریایی است که چین را از طریق آسیا مرکزی و ترکیه و روسیه به اروپا متصل می کند و البته ایران هم بخشی از آن است، راه های آبی آن نیز  ارتباط با هند و آفریقا را شامل می شود. گفته اند با این پروژه نخستین باری است که بعد از پیمان وستفالیا و ظهور دولت-ملت های جدید، کشورهای آسیایی و غیراروپایی نقشی کانونی در نظم جهانی ایفا خواهند کرد.

 

کل پروژه حدود یک تریلیون دلار آب می خورد و منطقه ای که یک سوم تولید اقتصادی و ۶۰ درصد کل جمعیت جهان را در خود جا داده است را پوشش می دهد، اهداف اقتصادی پروژه روشن است، بسیاری از کشورها در این طرح صادرکننده مواد خام و انرژی به چین اند و چین با این زیرساخت حمل و نقل گسترده می تواند به واردات ارزانتر دست یابد و ظرفیت مازاد خود را با هزینه کمتری به دیگر کشورها صادر کند.

 

اما اهداف استراتژیک و قدرت نرم هم دخیل اند، آنها که می دانند با دوستان امریکا محاصره شده اند و در صورت بالا گرفتن کار شاید راه های ارتباطی شان با دنیا قطع شود، می خواهند نفوذ خود را گسترش دهند.. ترجیح چینی ها این است در کشورهایی که سرمایه گذاری جدی کرده اند، دولت های متمایل به غرب سرکار نیایند و از گروه های سیاسی همسو با خود حمایت می کنند که می توان به نمونه سریلانکا اشاره کرد.

 

بحث اعاده حیثیت تمدنی و فرهنگی هم هست که چین می خواهد سری در سرها در آورد و حقارت چند قرن اخیر را جبران کند، بانکی هم برای تامین مالی طرح تامین کرده است، چینی ها برخلاف نهادهای غربی مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول وام را  منوط به اصلاح ساختار اقتصادی نمی کنند، خیلی کاری به  آزادی های سیاسی و حقوق بشر ندارند، فشار افکار عمومی و بقیه مسائلی که دولت های غربی را محدود می کند هم بر کارشان اثرگذار نیست و منعطف ترند. شرکت های چینی هم دولتی اند و جز سودآوری اقتصادی، ملاحظات سیاسی را هم در نظر دارند.

 

به دیگران وام می دهند و البته آن را مشروط به استفاده از نیروی کار و فناوری و تجهیزات چینی می کنند، برخی کشورها از جمله هند منتقد جدی این طرح اند، آنها نگران بدهی های آینده اند و واگذار کردن زیرساخت های ملی به خارجی ها را درست نمی دانند، بماند که کریدور اقتصادی چین-پاکستان که صدای هندی ها را هم در آورده است بخشی عمده ای از کار است و ارتباط نزدیک چینی ها با پاکستان شاید چالشی برای امنیت هند به حساب آید.  

 

اینکه امریکا و غرب برای مقابله چه در سر دارند، روشن نیست، ولی در همین حد مشخص است که صرف رو کردن یک اقتصاد دیگر برای موازنه با چینی ها کافی نیست، باید تدبیری اساسی کرد، باید منتظر ماند و دید آیا رهبر جهان تغییر می کند.

لینک مرجع