نیما قاسمی، دوستی فرهیخته به قول از کسی نوشته است “این تخم لق بیایید خودمون رو با کشورهای منطقه مقایسه کنیم انصافا وضعیت ما بهتره رو کی تو دهن یه مشت فعال سیاسی دوزاری و شیتیل بگیرهای نایاک انداخته؟”. او استدلال می کند که این کوبیدن معیارهای مشترک مقایسه میان کشورهای مختلف یک تلاش مضحک روشنفکری است که در عمل فقط به کار “قابل قبول” جلوه کردن تباه کاری ها می آید.

به محمد قائد و گفته آخرین ملکه ایران هم اشاره ای دارد که زمانی کشور با کشورهای اسکاندیناوی مقایسه می‌ شد و ناظران خارجی می گفتند از نظر حقوق بشر و آزادی سیاسی افتضاح است و حالا با عربستان و بحرین و کویت می سنجند و نتیجه می گیرند خیلی هم بد نیست!

تجربه شخصی من وقتی برخی از رنکینگ های جهانی را به اشتراک می گذارم همین بوده است که عده نه چندان معدودی باورشان نمی شود که عربستان می تواند در بسیاری شاخص های اجتماعی و توسعه از ما پیشتر باشد یا ایران می تواند امن ترین کشور منطقه نباشد یا اعراب این حوالی می توانند از نظر قانون مداری ما را پشت سر گذاشته باشند و …

بسیاری در سرزمین آریایی اسلامی ما تصورشان این است اگر واقعیت ها با تخیل ما نمی خواند، پس حتما ایراد از واقعیت است، وگرنه تخیل ما که ایرادی ندارد. از این رو اگر فوری نگویند این رتبه بندی ها از داده های معتبر استخراج نشده اند، سراغ این استدلال می روند که این قبیل اعداد و ارقام واقعیت پیچیده “ایران” را نشان نمی دهد و باید با معیارهای “بومی” و “واقعی تر” اوضاع را سنجید.

در اینکه شاخص جات بازتاب کامل واقعیت نیست و مقایسه کار دشواری است البته تردیدی نیست، ولی بنیاد کار یکسره بر باد هم نیست. همه جای دنیا اکثریتی از عقلا ترجیح می دهند که تنعمات مادی به وفور در دسترس باشد، کسی در امور شخصی شان فضولی نکند، دولتی ها زیرمیزی و رومیزی نگیرند، دستکم در بلندمدت چیزی به نام قانون و ضابطه به جای سلیقه شخصی حاکم باشد و بسیاری اشتراکات دیگر. اینکه به بهانه تفاوت های “فرهنگی” بخواهیم کافه را به هم بزنیم یعنی کار اشکال دارد. به ویژه که در نفت آباد خاورمیانه بسیاری رندان در کمین اند تا به بهانه “بومی سازی” جیب ها را پر کنند.

به عنوان یک حرکت درست “سیاسی” برای متمدن کردن مردم این مملکت بلاخیز بد نیست، این “واقعیت ها” جهانی را کمی به رخ ملت کشید و در پاسخ به هواداران “آنچه خود داریم” محکم ایستاد و گفت: نخیر، راه توسعه همان “توسعه غربی” است، شما تازه رنسانس کرده ها لازم نکرده است حرف های مشتی بیزنس من پسا-استعماری در ممالک متمدن را در کشوری کم آب و توسعه نیافته تکرار کنید تا پیشرفتش از این هم عقبتر بیفتد. آن شعر معروف شاملو را هم از یاد نبرید!