زمستان سال ۱۳۵۶ که تازه شعله های انقلاب روشن شده بود، انقلابیون تظاهراتی در قم و تهران و چند شهر دیگر برگزار کردند. اشرف پهلوی که با شنیدن اخبار نگران شده بود با پرویز ثابتی، رئیس اداره امنیت داخلی ساواک، تماس می گیرد و به او می گوید از نعمت نصیری رئیس احمقت که چیزی در نمی آید، تو بگو ببینم در مملکت چه خبر است؟ ثابتی پاسخ می دهد این را از برادرتان بپرسید که دست و پایمان را بسته است، این طور که اعلیحضرت پیش می رود باید فردا مسلسل و تانک به خیابان بیاوریم!

 

اشرف با عصبانیت به او می گوید شماها جز به زور به چیز دیگری فکر نمی کنید، برایتان کشتن مردم از آب خوردن هم آسان تر است! ثابتی هم جواب می دهد کسی نمی خواهد مردم را بکشد، نمی خواهیم بگذاریم کار به جایی برسد که چاره ای جز کشتن نداشته باشیم. پرویز ثابتی منتقد اصلی سیاست فضای باز سیاسی بود که شاه در دوران اخر حکومتش پی گرفته بود. اجازه دهید کمی جلوتر برویم.

 

صدام حسین که دشمنی او با ایران بر کسی پوشیده نبود، در زمان اقامت آیت الله خمینی در عراق یک بار تلفنی از شاه درخواست کرده بود که بزرگترین رهبر مخالف او را به قتل برساند، جواب البته منفی بود. بعدها وقتی ایت الله خمینی به فرانسه رفت و اعتراض ها در ایران بالا گرفته بود، از طرف دربار تصمیم گرفته شد ملکه فرح دیبا برای کمک گرفتن از برخی روحانیون سرشناس به عراق برود، در این سفر سید حسین نصر هم او را همراهی می کرد، در همین حال صدام هم برای دیدار با ملکه ابراز تمایل کرد و به دیدار او آمد، پس از احوال پرسی های اولیه به عربی گفت که می خواهد با ملکه خصوصی صحبت کند.

 

صدام هم که در کشوری با اکثریت شیعه حکومت می کرد، هرچند با حکومت ایران رابطه گرمی نداشت، از به قدرت رسیدن مخالفان اسلامگرای شاه احساس نگرانی می کرد. بنا شد سید حسین نصر حرف های او را ترجمه کند، مرد تکریتی رو به مترجم کرد و به آرامی گفت به علیاحضرت ملکه بگویید به برادرم شاه ایران بگوید که در بیرون آوردن تانک و تفنگ هایش و استفاده از آنها علیه انقلابیون تردید نکند، امروز هزار ایرانی کشته شوند، بهتر از این است که فردا یک میلیون ادم بمیرند!

 

آن مرد تکریتی و همزادش معمر قذافی در به کار بردن این توصیه بربرانه درنگ نکردند، در ظاهر موفق هم بودند، اگر حمله خارجی صورت نمی گرفت، هیچ بعید نبود همچنان هم بر سر تاج و تخت شان باشند. داستان کره شمالی هم چندان متفاوت نیست. هرچند استبداد و دیکتاتوری بی رحمانه همه چیز را نابود می کند،  دستکم انگار در حفظ حکومت کارساز است، والله اعلم.