
چند سال پیش مصاحبه خبرنگار صدا و سیما با مردی میانسال خیلی سروصدا کرد و مدتها مضمون خنده اهل دل شده بود؛ مصاحبه شونده مذکور با داد و فریاد می گفت که آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند به خاطر اینکه ما خودکفا شدیم و دیگر وابسته نیستیم و روی پای خودمان ایستاده ایم. همچنین آن بزرگوار اصرار داشت که گرانی هم تقصیر آمریکا و اسرائیل است و البته خانم های بی حجاب را هم وسط کشید! شیوه بیان و حرارتی که به خرج می داد تا مدتی او را در شبکه های اجتماعی بدل به یک سلبریتی کرده بود.
اما گذشته از این “استقلال” برای عامه مردم بسیار جذاب به نظر می رسد، خیلی ها البته تصوری از پیچیدگی های موضوع ندارند؛ نمی دانند خودکفایی فرقی با تخریب تدریجی یک کشور ندارد و از قضا امروز قدرت واقعی در تعامل همه جانبه و در مرکز شبکه ارتباطی بودن حاصل می شود، نمی دانند استقلال، حق حاکمیت بر مرزهای سرزمینی و تجاوز نکردن و احترام به حق سرنوشت ملت ها و مانند آن اساسا بحث هایی جدید و متاخرند و کار خیلی از تصور قبیله ای از “استقلال” فراتر می رود و جنبه های حقوقی بسیاری دارد.
گذشته از استقلال ملی، انواع دیگر استقلال را هم اینجا و آنجا می شنویم، از استقلال بانک مرکزی گرفته تا استقلال بوروکرات ها از سیاسیون و …، نگارنده به طور جدی بر این اعتقاد است که شاید ضروری ترین استقلالی که اکنون به آن نیاز داریم استقلال قضایی است، به زبان ساده منظور این است که قوه قضاییه از تاثیر دیگر شاخه های حاکمیتی دور باشد و از آسیب منافع حزبی و شخصی در امان بماند و دادگاه ها و محاکم کارشان را بدون اعمال نفوذ اهالی قدرت انجام دهند.
به نظر می رسد اگر بخواهیم یک رکن اصلی حکومت قانون را برشماریم، همین استقلال قضایی است، شهروندان خاطرشان جمع است که هیچ مصونیت آهنینی برابر قانون وجود ندارد و می توانند به دستگاه قضا و اجرای قانون اعتماد کنند. قضیه البته ساده نیست و ابعاد نظری جدی دارد و نگارنده هم حقوقدان نیست، ولی از منظر اقتصادی شاید بتوان یک نکته اساسی را برجسته کرد: استقلال قضایی واقعی نیازمند استقلال اقتصادی است!
حرف این است که کسی که پول فلوت زن را می دهد تعیین می کند که او چه آهنگی را بنوازد، در این مورد نیز می توان استدلال مشابهی داشت که اگر پول قوه قضاییه مملکتی را قوه مجریه (“دولت” به اصطلاح رایج در ایران) می دهد و قوه مقننه آن را تصویب می کند، می شود انتظار داشت که استقلال قوه قضاییه مخدوش شود و اعمال نفوذهای سیاسی شدت گیرد. دور شدن از استقلال قضایی هم جلوی عمل اقتصاد بازار آزاد و تولید ثروت را خواهد گرفت و فساد به بار خواهد آورد. شاخصی هم برای مقایسه آن در بین کشورها وجود دارد که رتبه ایران در میان ۱۳۷ کشور رتبه ۸۱ ام را داریم.
مجموع بودجه قوه قضاییه در سال ۹۷ بنا به خبرها در سال جاری ۸ هزار و ۲۴۰ میلیارد تومان بوده است و به نظر می رسد یک گام اساسی برای استقلال این قوه اینست که فکری به حال جنبه های اقتصادی و بودجه ای ان بکنیم، والله اعلم.
سلام .
جناب خالقی عزیز
چندی پیش در یکی از کامنت هایی که در سایت تان گذاشته بودم مبنی بر اینکه انسان عاقل و بالغ در این بازار مکاره به خاطر اینکه
دچار خطای باصره در انتخاب و … نشود باید در وسط میدان بایستد و اندیشه ها را ببیند و بخواند و بفهمد .
برخی دوستان دچار کژتابی درک اندیشه گشته اند ، متن زیر را مکتوب برایتان می فرستم .
به نظرم هم مرتبط با این پست فوق الذکر شماست و هم رفتار برخی از بزرگواران چه در تویتر و چه در تلگرام و چه در اینستاگرام .
شما دوست بزرگوار که مطالعات تطبیقی در زمینه اقتصاد و بازریابی هم دارید شاید رفرنس یا مقاله ای هم در این زمینه داشته یا خوانده باشید در هر صورت خوشحال میشم به اشتراک بگذارید .
رفتارهایی که سبب گشته اند ، اعتبار و اعتمادی که ماه ها و سالها نسبت به متفکرین و برخی عزیزان داشتم طی این یکسال اخیر زیر سئوال برود یا از چشم بیافتند .
هرچند نیازی نبود در اینجا بفرستم ،
بزرگواران خودشان به دلیل اینکه آرشیو خصوصی آنلاینم ، میتوانند دسترسی داشته باشند !!! ، قطعا زودتر از شما خوانده اند .
ولی خوب چون آنقدر شعور و شرف دارم که اصل بر برائت جاری میسازم ، ندیده گرفته و در اینجا میفرستم .
برخی مدعیان در این ماههای اخیر روی خیلی ها را سفید کرده اند .
==================
به نظرم باید در کتاب های بازاریابی و فروش این متن را بیافزایند :
شما اگر فروشنده ی یک محصولی هستید و مطمئن از اعتبار محصول و کالایی که دارید و همچنین از توانایی های خود ،
نیازی ندارید به هر شیوه و های و هوی و روشی داد و جار و قیل و هوار راه بیاندازید تا مشتری بیابید .
تبلیغات میتوانند به ضد تبلیغ تبدیل شوند.
مثل اینکه فردی که لنگ می فروشد ،در کوچه ها راه بیافتد و از دیوار خلایق بالا برود و سر در حیاط آنان نماید
و ببیند اگر ماشینی در آن حیاط پارک گشته است وبا فهمیدن مدل وسبک انتخاب و ذائقه صاحب خانه، زنگ و پاشنه ی در را از جا در بیاورد که بیا بیا لنگ هایی که من میفروشم ویژه ی ماشین داران است از فلان نوع ….
چنین است و چنان است ، تو نمی فهمی ، من میفهمم…
مردم نسل عصر جدید به خاطر تغییرات و رشد در هم تنیدگی مغزشان به خاطر استفاده از تکنولوژی در دهه ی دات کام ،
قدرت تحلیل بالاتری نسبت به جوامع بدوی قرون گذشته دارند و محجور و صغیر نیستند !
فرق اصل و فرع را هم خوب میفهمند .
ماشین بنز و بی ام و نیازی به تبلیغ ۲۴ ساعته ندارند ، نان اعتبار و کیفیت شان به طول یک قرن را میخورند .
و در انتخاب فی ما بین بنز و پراید ،با شرط وجود قدرت خرید در خریداران ، قطعا بنز ارج و قرب بیشتری خواهد داشت…
============================================================================
حتی با فرض اینکه قصد انتخابی هم باشد در شرایط فعلی :
تردید خریداران از ضعف قدرت انتخاب آنان نیست ، از ضعف اجناس چیده شده در ویترین است .
که مبهم و در هم تنیده و گاها نچسب و متناقض و یاصد افسوس و افسوس از بی اخلاقی و … طرفدارانشان است .
انسان هایی را که دوست میدارم و برایشان ارزش قائلم فدای بازارمکاره نمیکنم .
از هر طیفی که باشند .
انتخاب آنان در ارتباط یا قطع ارتباط با من هم ، به خرد و شعور و انتخاب خودشان مربوط است .
===================
تحلیل گر واقعی کسی است که توانایی بالایی در فهم و درک انسان ها با تفکر های گوناگون را داشته باشد ،و بتواند انسان های دیگر را همانگونه که هستند بپذیرد .
و در کنار صاحب ایده ها باشد نه همراه آنان .
فرق بزرگی فی ما بین این دواست .
اولی از عمق احساس مسئولیت می آید و دومی برخی مواقع از عمق رفع مسئولیت !
فرق است میان آنکه راهنماست با آنکه میخواهد گله ای بسازد و آنان را به کشتارگاه رهسپار کند
===========================
آنکه در انتخاب عجول باشد ، باید سختی یک عمر تحمل را هم تحمل کند .
========================================================
فرق است میان آنکه دوستدار فرهیختگان هموطن اش از هر دسته و گروهی است یا آنکه آنان را نردبان ترقی خود میداند !
========================================================
آنکس که نان دسترنج و درایت و مغز و هوشش را میخورد ، نیازی به مجیز گویی و نگاه ابزاری و شیادانه ندارد .
========================================================
#عدالت_قضایی
#حریم_خصوصی
#قضاوت_بیجا
خداوند ایران زمین ، آخر و عاقبت این مملکت را به خیر کند .
یاحق.