بعد از زلزله غرب کشور و کشته شدن بسیاری از هموطنان، در فضای اجتماعی ایران سوال درباره مسکن مهر هم بالا گرفت؛ اظهارنظرهای بسیاری هم از زبان اهالی سیاست اینجا و آنجا نقل شد، کسانی گفتند این پروژه استانداردهای لازم را نداشته است و کسانی با گرفتن زیر میزی و رومیزی امضاهایی کرده اند که به قیمت از بین رفتن جان و مال مردم تمام شده است؛ کسانی دیگر هم شواهدی می آوردند که آش به این شوری که گفته می شود نیست. اجازه دهید اظهار نظر فنی و دقیق را به کارشناسان بسپاریم و موضوع را از زاویه دیگری ببینیم.
حوادث طبیعی و غیرطبیعی مانند زمین لرزه، سیل، ترور و شورش های اجتماعی در همه جای دنیا رخ می دهند؛ در یک نگاه کلان ریسک همه جا هست و کسانی همچون اولریش بک و انتونی گیدنز معتقدند جوامع جدید را باید در نسبت با آن فهمید؛ با این حال نکته اساسی این است که بعد از رویدادهایی که نظم عادی امور را به هم می زنند، چقدر زود اوضاع به حالت عادی بر می گردد.
ناگفته پیداست که این برای سرمایه گذاری در کشورها هم اهمیتی ویژه دارد؛ کشورهایی که ریسک آنها زیاد است و پایین و بالا زیاد دارند؛ مقصد جذابی برای سرمایه های جهانی به حساب نمی آیند؛ این یک کشور چقدر در برابر ریسک های مختلف اقتصادی سیاسی و مانند آن “مقاوم” است یک عامل مهم در تصمیم گیری هاست. اهل فن حتی ضریبی برای آن ابداع کرده اند که اسم جالبی هم دارد: “ضریب مقاومتی”ً!
گذشته از آنکه منطق کلی این شاخص نزدیکی هایی با “اقتصاد مقاومتی” دارد، جالب است بدانیم حتی مواردی مانند کارآمدی مقررات ساخت و ساز هم در آن اهمیت پیدا می کند؛ سرمایه گذار اجنبی برایش مهم است اگر وارد کشوری می شود از کیفیت یکی از مهمترین دارایی هایش یعنی ساختمان (اداری/صنعتی/مسکونی) مطمئن باشد، اما می دانیم که وجود مقررات فی نفسه خیلی مهم نیست، مهم اجرا و نظارت بر آنهاست، اینجاست که میزان فساد هم اهمیت پیدا می کند؛ کشورهایی که به قولی فساد در آنها نهادینه شده است، با هر میزان از مقررات حنایش برای سرمایه گذار خارجی رنگی ندارد. هر مقرراتی را می توان با پرداخت وجه کافی دور زد! رتبه ایران در شاخص مقاومتی هم مانند بسیاری دیگر به واقع درخشان! است، رتبه ما 118 از میان 130 کشور جهان است. نخستین کشور سوئیس است و در انتهای فهرست هم هایتی جا دارد.
گذشته از آنکه هیچ چیز مهمتر از جان انسان ها نیست، بدترین کار این است که قضیه اخیر مسکن مهر را به یک بازی سیاسی مبتذل تقلیل دهیم که مثلا چقدر از مسئولیت را باید بر عهده پرزیدنت مهرورز گذاشت، مسئله اصلی ما فساد است؛ باید راه هایی برای مبارزه با ان بیابیم تا انسان ها کمتر رنج ببینند، پیشنهاد همفکران من روشن است، دولت بزرگ مداخله گر مترادف با فساد بزرگ است، هیولای دولت را محدود کنید!