انتشار عکس های از “بی خانمان” هایی که در گور می خوابند، باز احساسات مردم همیشه در صحنه را برانگیخته است. از قرار کسانی هم نظام بازار را مقصر دانسته اند! (هنوز شیرین عقل هایی هستند که اقتصاد ایران را سرمایه داری می دانند) اجازه بدهید با الهام از حضرت رُثبارد کمی متفاوت به قضیه نگاه کنیم.
مشکل این “گورخواب ها” در ظاهر اینست که خانه و سرپناه ندارند، اما رویدادها با مضمون های مشابه با این قضیه اخیر کم نیستند و هر کدام مدتی تیتر اول می شوند (دستفروشان، زنان خیابانی و …). اگر بخواهیم مخرج مشترک همین این خبرهای ناخوشایند را بگیریم اینست که بیچارگانی “پول” کافی ندارند و در مصیبت اند. در واقع همان “فقر” را هر از چندی به صورت های مختلف گزارش می کنند.
واکنش رایج مردم چیست؟ بسیاری از افراد انتظار دارند دولت کاری کند و دستی بجنباند تا این بندگان خدا اینقدر در زحمت نباشند و مثلا برای گورخواب ها یک سرپناه یا گرمخانه ایجاد شود. اما اگر همه این مسائل به دلیل “فقر” است، چرا همان اصل مطلب، یعنی “نداشتن پول” را اظهار نمی کنند؟
حرف اینست که چنین مواردی خیلی هم برای دولت ها بد نیست! مردمی که احساساتشان برانگیخته شده است، دنبال یک راه حل فوری هستند و دولت ها با پاسخ به این مطالبه، به نوعی از خود اعاده حیثیت می کنند. اما نکته اصلی اینجاست که بعد از چنین حوادثی مقدار بیشتری از ثروت مردم (مالیات و نفت و …) با توجه به “خواست عمومی!” به گروه های ذینفع خاص می رسد. همان گروه هایی که باید خانه بسازند، خوراک فراهم کنند، هوای فقرا (بی خانمان ها، معتادان، گرسنگان و …) را داشته باشند و ….
اگر از آغاز همان مسئله اصلی یعنی “نبودن پول” را مطرح کنند، احساسات مردم آنقدرها برانگیخته نمی شود. همچنین ممکن است مردم بپرسند اگر دولت ها پولی را که کسانی با زحمت به دست آورده اند، دو دستی به دیگری تقدیم کنند، انگیزه کار کردن در هر دو طرف دهنده و گیرنده کم نمی شود؟ این کمک کردن چه اندازه باید باشد؟ سرپناه و خوراک و لباس که ظاهر ضروری اند، این فهرست چیزهایی که باید فراهم کرد چقدر باشد که “کرامت انسانی” فقرا حفظ شده باشد؟ دولت ها تا کی پولی را از یکی بگیرند و به دیگری بدهند؟ اگر این روال ادامه پیدا کند، آیا کسانی ترجیح نخواهند داد به جای کار کردن، مستمری بگیر دولت ها باشند و با پول بقیه زندگانی کنند؟
در قضیه “گورخواب ها”، یک روزنامه نگار زبل بنا بر همان منطق رقابت میان جراید یک موضوع خوب را انتخاب کرده، عکس هایی بسیار حرفه ای کار کرده است و توجه ها را جلب کرده است. دستش هم درد نکند، ابزارهای مارکتینگ را به کار بسته است. اما خوبیت ندارد مخاطب محترم زیادی رمانتیک باشد، جوگیر شود و شلوغش کند.