می گفتند شاه در  آغاز دهه 1970 که توانسته بود انقلاب سفیدش را به سرانجامی برساند و محبوبیتی نسبی میان برخی مردم پیدا کند، تصمیم گرفت به اهالی خارجه هم نشان دهد که وارث یک تمدن کهن است و از جلال و جبروت فرنگی ها چیزی کم ندارد. شجاع الدین شفا پیشنهاد کرده بود که به مناسبت 2500 امین سال پادشاهی جشنی برگزار شود، شاه که کلا نمایش را می پسندید، از وزیر دربار، اسدلله علم، خواست که ترتیبی دهد مهمانی مجللی با  حضور روسای دولت و پادشاهان کشورها برگزار شود.

 

شورای جشن ها که ملکه هم در آن حضور داشت متولی کار بود، ملکه فکر می کرد حالا که قرار است جشن ملی باشد، اگر آن را به پیمانکار اجنبی بسپاریم، جراید دنیا برایمان دست خواهند گرفت، اما بقیه معتقد بودند با توجه به فرصت کم امکان انجام آن با نیروی ایرانی نیست. ملکه فکر می کرد این نسل قبلی عقده حقارت دارند که فکر می کنند هر چیز اروپایی اش بهتر است، ولی در نهایت حرف “اروپایی پسندها” به کرسی نشست، برای خیمه ها با جانسن، برای پذیرایی با ماکسیم و برای لباس مقامات با لانوین قرارداد بسته شد که هر سه فرانسوی بودند.

 

از جزئیات که بگذریم در همان شورا علم اعلام کرده بود که این جشن حدود 100 میلیون دلار آب می خورد، که رقم چشمگیری بود، همین فرصت خیلی خوبی را برای مخالفان فراهم کرد که این ولخرجی شاه را به انتقاد بگیرند که از حال گرسنه خبر ندارد و پول مملکت را به باد می دهد، شاه گفته بود: “این دیگر چه بساطی است؟ مگر می توانم جلوی فرنگی نان و تربچه بگذارم؟ ژاکلین کندی برای کاخ سفید با همین جانسن فرانسوی قرارداد بسته بود، چرا کسی به او کاری ندارد؟” خلاصه در مملکتی که مردم هرچیزی را در مورد زمامدارانشان باور کرده و می کنند و تئوری توطئه خریدار دارد، بین مردم هزینه جشن به 300 میلیون دلار هم رسیده بود!  

 

اما این را باید به حساب بی تدبیری روابط عمومی رژیم شاه گذاشت، واقعیت این بود که آن 100 میلیون هزینه بسیاری زیرساخت ها نظیر مدرسه و تاسیسات گردشگری و راه ها و جاده ها را هم شامل می شد و هزینه واقعی برگزاری جشن چیزی حدود 22 میلیون دلار بود؛ یک سوم این مبلغ را بخش خصوصی و اهالی کسب وکار تامین می کردند، یک سوم آن را وزارت دربار پرداخت می کرد و یک سوم دیگر هم از بودجه شورای جشن ها بود که یک ذخیره ده ساله برای استفاده داشت.  درست بودن یا نبودن برگزاری چنین جشنی بحث دیگری است، ولی خرج 22 میلیونی کجا و 300 میلیون کجا؟

 

قضایای توتال را که می شنوم یاد غائله جشن ها می افتم، کاری به بحث های کارشناسی و ضعف های احتمالی ندارم که باید اهل فن قضاوت کنند، ولی اگر مخالفان دولتی را در عمل به “فروختن منافع ملی” و “تکرار قرارداد دارسی” متهم می کنند و دولتی ها جز پرخاشگری واکنشی ندارند، یعنی یک جای کار می لنگد. دولت اعتدالی بازوی رسانه ای قوی ندارد و در روابط عمومی و مدیریت افکار عمومی به شدت بد عمل می کند، از امثال زیبا کلام هم کاری بر نمی آید. مصیبت های بزرگی در پیش است و اگر بخواهند با این فرمان پیش بروند بعید است به جایی برسند، شاید بد نباشد اهالی اعتدال علاوه بر اقتصاد روی رسانه و افکار عمومی هم تمرکز کنند، والله اعلم.