توماس فریدمن، روزنامه نگار مشهور نیویورک تایمز، به تازگی در مورد بن سلمان گفته بود حالا که یک نفر پیدا شده است که “مردانگی” لازم برای اصلاحات در بین عرب ها را دارد،  با تمام ضعف هایش باید کلاه را به افتخارش برداشت؛ البته روزنامه نگار بزرگوار همین را زیادی لوطی وار و خودمانی گفته بود که نمی شود اینجا نوشت.

 

حرفش این بود اوضاع جهان عرب ها در کل تعریفی ندارد و کشورهای عربی هر کدام بالقوه یک یمن بالقوه اند و امیدی به رستگاری شان نیست، کسی هم جرات تغییر جدی را ندارد؛ پس به جای ناسزا گفتن به تنها گزینه اصلاح موجود، هوایش را داشته باشید. او معتقد بود که در صحاری نفرین شده خاورمیانه راه اصلاح هموار نیست، همواره شیاطین در کمین اند تا کل آنچه کاشته شده است را هوا کنند، پس یک اصلاحگر پراشکال ولی شجاع شاید خیلی بد نباشد. او تنها کسی است که می تواند عرب ها را از شر خودشان نجات دهد! گزینه دیگر به جای بن سلمان کسی مثل ماندلا نیست، باید منتظر جانیانی مثل البغدادی و الزرقاوی باشید.

 

در این تردید نیست که کار صحرای حجاز با گل و لبخند پیش نمی رود؛ خیلی ها جز زبان داغ و درفش نمی فهمند و تن به اصلاح هم نمی دهند. سخت نیست دریابیم که از مرداب خاورمیانه جز بنیادگرایی سلفی در نمی آید، نمونه های مدرن اصلاحات خاورمیانه را ببینید؛ محمد ظاهر شاه، پهلوی ها، انور سادات و حاکمانی که در بهار عربی چپه شدند و ویژگی مشخص آنها نزدیکی به غرب بود، مقایسه کنید با نمونه های دیگری مثل صدام حسین و خاندان اسد و قذافی که سودای “استقلال” و مخالفت با غرب را داشتند. می شود دید که کارنامه دسته دوم به هیچ رو درخشان نیست.

 

در همان دسته اول هم البته جز با ضرب و زور کار پیش نرفت؛ آنقدر نیروهای ضد توسعه در این حوالی قدرتمندند که بعید است روش تدریجی به کار بیاید، فرصت خیلی کارها نیست. فرمول اصلاح صحاری یکی بیشتر نیست، اعمال نوعی اقتدارگرایی مدرن برای زدودن نیروهای سنتی مقابل توسعه همراه با حفظ ارتباط با جهان متمدن. تا در آینده گذر زمان توازن نیروها را به نفع نیروهای مدرن برگرداند. در هر رای گیری در بین عرب ها امثال آدمخواران اخوانی به قدرت می رسند و نهادهای مدرن مدنی هم که به کلی غایب اند و شانسی برای بقا ندارند؛ یک قدرت ملی فراگیر لازم است که از پس عناصر نامطلوب ضدتوسعه برآید. گریزی هم نیست؛ دوستی فرهیخته در پاسخ به ترانه محسن نامجو که در نقد پهلوی اول “مدرنیته را اخلاق سگ آورد” که اشاره ای بود به رویکرد اقتدارگرای وی؛ گفته بود اگر شما می توانید مدرنیته را با لبخند بیاورید!

 

تا وقتی کسی پیدا نشده است که با قدرت به تمام مزاحمان توسعه مدرن بگوید بروید به جهنم؛ کار پیش نمی رود، البته می شود مثل بیشتر “اصلاح طلبان” با نوعی اخلاق رواقی همه مصائب را برای خود پذیرفتنی کنید و فکر کنید راه اصلاح پرهزینه و طولانی است و با امید به فردا “تَکرار” کنید؛ احتمالا خیلی ها به این امیدواری کودکانه لبخند خواهند زد، والله اعلم.