کفار فرنگ اصطلاح جالبی دارند به نام واژه های راسو! راسو محتوای تخم مرغ را بدون آسیب زدن به پوسته آن از زیر میخورد، به طوریکه در ظاهر تخم مرغ توخالی سالم به نظر می رسد. از این رو واژه های راسو به کلماتی اشاره دارد که  افراد استفاده می کنند، ولی معنا و محتوای مشخصی ندارد. چیزی که معنادار به نظر می رسد، ولی معلوم نیست گوینده به طور دقیق از چه حرف می زند. مردم از واژه های مانند “فرهنگ” یا “توسعه” زیاد استفاده می کنند و فکر می کنند می دانند از چه سخن می گویند، ولی آنقدر این مفهوم را گل و گشاد و بی دروپیکر به کار می برند که معنای مشخصی از آن بر نمی آید.

 

چند روز پیش دکتر رنانی که عمر او دراز باد از “توسعه” صحبت می کرد و به درستی می گفت “توسعه” فقط احداث زیرساخت و در دسترس بودن جدیدترین فناوری ها نیست، بلکه چیز دیگری است. اما آخر معلوم نشد آن چیز دیگر به واقع چیست، به نظر می آمد همشهری فرهیخته ما منظورش از “توسعه” چیزی معادل عصاره همه خوبی ها و فضایل مادی و معنوی بود! چنین نگاه البته بی فایده نیست، ولی در عمل کمکی به فهم اوضاع نمی کند. حال فرض کنید عده ای این وسط پیدا شوند از “توسعه بومی” هم صحبت کنند، کار حتی سخت  تر می شود. باری، اجازه دهید ببینیم یک نهاد معتبر مثل سازمان ملل “توسعه پایدار” را در چه حوزه های تعریف می کند:

 

توسعه پایدار در ۱۴ حوزه با ۵۰ شاخص اصلی و ۴۶ شاخص تکمیلی اندازه گیری می شود، کشور توسعه یافته باید در این حوزه ها وضعیت مناسبی داشته باشد: فقر، حاکمیت، سلامت و بهداشت، آموزش، جمعیت شناسی، حوادث طبیعی، آب و هوا، زمین، اقیانوس ها و دریاها و سواحل، آب تازه، تنوع زیستی، توسعه اقتصادی، شراکت های اقتصادی بین المللی، الگوهای تولید و مصرف.

 

تمام این حوزه ها را هم با شاخص های مشخص تعریف کرده است و برای مثال وقتی حرف از “توسعه اقتصادی” می زنیم منظورمان این شاخص های اصلی ست: عملکرد کلان اقتصاد (سرانه تولید ناخالص داخلی، درصد سرمایه گذاری از کل اقتصاد)، تامین مالی عمومی پایدار (نسبت بدهی به درآمد ناخالصی ملی)، اشتغال (نرخ اشتغال، بهره وری نیروی کار و هزینه واحد آن، درصد زنان شاغل در بخش غیرکشاورزی)، فناوری اطلاعات (تعداد کاربران اینترنت) و گردشگری (سهم گردشگری در توسعه)

 

منابع دیگری هم وجود دارند که می توان به آنها استناد کرد، شاخص های بانک جهانی و شاخص پیشرفت اجتماعی را هم بد نیست ببینید که پیشتر از آخری نوشتم. پیشنهاد می کنم هر وقت کسی از مفاهیمی مثل توسعه صحبت کرد، همان اول مطمئن شویم که هم گوینده و هم شنونده می دانند در مورد چه صحبت می کنند.

 

متن اصلی