ایران و عربستان از بعد از جنگ جهانی دوم رقیب منطقه ای یکدیگر به حساب می آمدند، ولی بعد از انقلاب این رقابت شکلی ایدئولوژیک هم به خود گرفت، شاه خالد عربستان پس از انقلاب ایران نامه تبریک ارسال می کند و آرزو می کند که با همبستگی اسلامی بتوانند ارتباط نزدیکتری داشته باشند، ولی پاسخ رضایتبخشی دریافت نمی کند. حال و هوای آن سالها و دعوت کشورانقلابی از همه مسلمین جهان به وحدت زیر پرچم “اسلام واقعی” نشان می داد که بعید است ارتباط سعودی ها و ایران رو به گرمی باشد.

 

سعودی ها در جنگ ایران و عراق از کمک های مالی کلان به بغداد فروگذار نکردند و از آن سوی ایرانی ها هم از حمایت از شیعیان استان های شرقی عربستان غافل نبودند، مراسم حج هم به عنوان یک گردهمایی سیاسی فراملی تلقی شد و حتی گفته شد که مکه شهر مقدس مسلمین به دست کفار افتاده است و باید به دست مسلمانان واقعی آزاد شود. در آن سو، پس از بیرون راندن عراقی ها از مرزهای ایران، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس پیشنهاد جبران خسارت دادند که پذیرفته نشد، سعودی ها شعار “راه قدس از کربلا می گذرد” را تهدیدی برای خود به شمار می آوردند. سال ۶۷ هم در درگیری حجاج ایرانی و سعودی ها ۴۰۰ نفر کشته شدند که بیشترشان ایرانی بودند. فردا هم در تهران به سفارت عربستان حمله شد که به مرگ یکی از عرب ها انجامید و ارتباط قطع شد. پس از پایان جنگ و تغییرات سیاسی در ایران، صدام حسین با حمله به کویت به افسانه “اخوت عربی” پایان داد و ایران و عربستان علیرغم مخالفت های داخلی برای مقابله این تهدید مشترک با هم متحد شدند، روابط از سر گرفته شد و آنها مدتی همکاری خوبی با هم داشتند.

 

اما با حمله ایالات متحده به عراق ورق برگشت، از قرار تنها کشور اسلامی که از سقوط صدام رضایت داشت ایران بود. نفوذ بالای ایران در عراق و خلا قدرت سیاست های منطقه ای ایران را دچار تحول کرد، ایرانی ها از طریق بغداد و دمشق و لبنان تا نزدیک اسرائیل رسیده بودند. زنگ خطر برای سعودی ها و دیگر دولت های عرب به صدا درآمد. از قرار ادعا شده بود حاضرند تا میلیارد دلار خرج کنند که دولت شیعه عراق را سرنگون کنند. قضیه هسته ای هم به کمک عرب ها آمد و مشهور است که سعودی ها به امریکایی ها گفته اند باید سر مار (ایران) را به سنگ کوبید. قضیه حمایت مالی سعودی ها از نیروهای مخالف اسد در جنگ سوریه را هم که شنیده ایم و جنگ یمن هم هنوز در جریان است. بعد از اعدام یک روحانی بلندپایه شیعه در عربستان و آتش زدن سفارت های آن درایران بار دیگر ارتباط ها به کلی قطع شد.

 

آینده چه خواهد شد بستگی به خیلی چیزها دارد و کار متخصصان فال قهوه است، ولی به نظرم این وسط بیش از ایدئولوژی ها باید به قیمت یک ماده سیاه بدبو (نفت) توجه کرد. ایدئولوژی ها در این حوالی تا وقتی با عایدات نفت حمایت نشوند بعید است منشا اثر سیاسی جدی باشند. با این حال تاریخ صحاری خاورمیانه نشان داده است که هر آن می شود غافلگیر شد.

لینک مرجع