هیاهوی اخیر عربستان بی شباهت به سال های آخر سلطنت پهلوی نیست، آن زمان هم محمد رضا شاه برای مبارزه با فساد بسیاری از چهره های قدرتمند مانند نصیری و هویدا را به زندان انداخت؛ ولی این برای شاه بیمار مهلک بود و اندک اعتماد بدنه رژیم به او را از بین برد و بر او رفت آنچه که رفت، آیا همین بلا بر سر عرب های حجاز خواهد آمد؟

 

دیدیم که محمد سلمان شاهزاده سعودی که برخی او را قدرتمندترین جوان جهان می دانند، در ادامه گردو خاک های قبلی اش دست به یک حرکت بلندپروازانه دیگر زد، او کمیته مبارزه با فساد را تشکیل داد که ریاستش را خودش بر عهده گرفت و در نخستین گام بسیاری از شاهزادگان ذی نفوذ سعودی را دستگیر کرد؛ شاهزاده ولید بن طلال میلیاردر نامدار سعودی و متعب بن عبدالله رئیس سابق گارد ملی هم درمیان آنها بودند. آنها از برجسته ترین مخالفان ولیعهدی بن سلمان بودند که پیشتر در اقدامی غیرعادی به این مقام رسید؛ چند ماه پیش هم با ۱۹ نفر دیگر از جمله بندر بن سلطان و ترکی الفیصل در اعتراض به این انتصاب نامه ای به ملک سلمان نوشتند. در این میان یک فقره سقوط هلی کوپتر (همان بالگرد) داشتیم و شاهزاده منصور بن مقرن یکی دیگر از مخالفان ریق رحمت را سرکشید، اتفاقی که حتی اگر تصادفی هم باشد؛ به شایعات مبنی برعمدی بودن آن دامن زده است.

 

بن سلمان جوان مشغول یکدست کردن قدرت در داخل است و مخالفان را یکی یکی کنار حذف می کند؛ از قرار محبوبیتش میان جوانان صحرای حجاز هم زیاد است و با اقداماتی از این دست می خواهد نشان دهد که کار به روال قبل نمی چرخد و کشتیبان را سیاستی دیگر آمده است؛ اصل اساسی پوپولیست ها را بلد است؛ می خواهد نشان دهد که مرد تغییر سیستم موجود است و مناسبات فاسد فعلی را بر می اندازد؛ او را فردی سخت کوش و بلندپرواز و البته تهاجمی می شناسند که گویا همین حرکت اخیر بر محبوبیتش افزوده است. او پایگاهش را در میان جوانان آینده دار می جوید، نه اقشار سنتی تر که شاید از تحولاتش دل خوشی نداشته باشند.

 

دنبال اسلام معتدل است و بسیاری محدودیت ها را برداشته است، قرار است اقتصاد عربستان را از وابستگی به نفت برهاند؛ ارتباطش با رونالد شیردل هم خوب است، گویا اول کسی که به او برای اقدامات شجاعانه اش تبریک گفته هم پرزیدنت یانکی هاست. حرف از پرداخت رشوه یک میلیون دلاری بن سلمان به کسانی در امریکا هست و البته عمو دونالد از او خواسته است که در عرضه سهام ارامکو (شرکت نفت عربی امریکایی) بورس نیویورک را از یاد نبرد. بماند که یانکی ها تمایل دارند یکی از حامیان سنتی بنیادگرایی اسلامی هم روش قدیمی اش را تغییر دهد اصلاحات اخیر حرکت امیدبخشی است. یک دولت اقتدارگرای یکدست و منسجم با رویکرد اسلام معتدل بهتر از یک ساختار سنتی است که مراکز قدرت متعددی دارد.

 

سهام آرامکو  سال آینده به بازار می آید؛ عمده دارایی آن هم نفت است و اگر قیمت طلای سیاه بالا برود به سود سعودی هاست، می شود حدس زد که آنها از هر کاری که بر قیمت نفت بیفزاید، ولی ریسک سیاسی برای آنها ایجاد نکند استقبال می کنند؛ می شود انتظار داشت جنگ یمن را تمام و حتی شاید در کاهش تولید نفت با بقیه اوپک همکاری کنند، بعید است کار آنها با ایران بالا بگیرد و به درگیری آشکار برسد. آنها دنبال جذب سرمایه گذارند و بالا رفتن ریسک سیاسی آنها کار را خراب می کند. وجود دشمنی به ایران برای تغییرات اجتماعی بزرگ و بازنویسی قرارداد اجتماعی میان حکومت و مردم در عربستان ضروری است، ولی زیاد تند نخواهند رفت.

 

سرنوشت او شبیه شاه سابق ایران خواهد شد؟ به نظر نمی رسد؛ او مخالف داخلی جدی ندارد و از حمایت قدرت های خارجی برخوردار است، رقیب منطقه ای اش هم ایران است و بعید است قدرت های جهانی با ابزارهایی مثل حقوق بشر و فشار رسانه ها بخواهند شاهزاده جوان را اذیت کنند؛ مهمتر از همه او بخشی از وضع موجود نیست و خیلی ها او را متفاوت از بقیه می دانند؛ شاه هم در دوره انقلاب سفید وضعیتی مشابه داشت، هنوز جوانبختر از این بود که او را مسئول نابسامانی اوضاع بشناسند، او یک تحول را خوب پیش برد، ولی در اجرای تحول دوم خطا کرد، شاید این اصل را باید برای حکام خاورمیانه صادق بدانیم که هر سلطانی یک بار می تواند کشورش را متحول کند، ولی بار دوم بسیار خطرناک است، شاهزاده سعودی تازه در حال اجرای اولین انقلاب خود است، پس خیلی جای نگرانی نیست، والله اعلم.

 

لینک مرجع