به لطف دوستی فرهیخته گزارش شاخص ریسک پولشویی بازل را دیدم که رتبه بندی از کشورها را ارائه کرده بود و مملکت آریایی – اسلامی ما در صدر فهرست پرریسک ترین کشورها می درخشید! حرف اینست که بانک های معتبر رقم های میلیارد دلاری برای سازگاری با استانداردهای سفت و سخت پولشویی و تامین مالی تروریسم صرف می کنند، سرمایه گذار اجنبی هم اگر بفهمد که سیستم مالی مملکتی حساب و کتاب درستی ندارد، اعتماد نمی کند که پول بی زبان را وارد آنجا کند، به هرحال آنها هم به درجاتی به قضیه “لقمه شبهه” و حلال و حرام معتقدند!
اما اجازه دهید ببینیم چه چیزی را اندازه گیری کرده اند که به این نتایج رسیده اند و این رتبه درخشان ایران بر چه اساس بوده است: “ریسک پولشویی و تامین مالی تروریسم”، “ریسک فساد”، “شفافیت مالی و استانداردها”، “شفافیت عمومی و حساب پس دهی” و سرانجام “ریسک سیاسی”. در پنج حوزه بالا، 14 شاخص کلان را شناسایی کرده اند و رتبه ها بر اساس ترکیب نتایج آنها محاسبه شده است. جالب اینجاست همه این شاخص ها در دسترس عموم هستند و البته مهم ترین مولفه آن همین شاخصی است که این روزها بسیار جنجالی شده است: شاخص کار گروه اقدام مالی (اف ای تی اف)
اینها اعداد و رتبه ها فقط بازی و تفنن نیست، در دنیا آنها را جدی می گیرند. کاری هم ندارند که اهالی یک کشور نفت زده در صحاری خاورمیانه در مورد خودشان و دنیا چه نظری دارند، قضیه روشن است مملکت جز نفت و معدن جات چیز جدی ندارد، از منابع زیرزمینی اش هم به خوبی استفاده نمی کنند، تکلیف رو زمینی ها که معلوم است. نیاز به فکر و سرمایه اجنبی دارد تا چیزهایی یاد بگیرد. گفته اند دوران استعمار در کنار بدی های بسیار خوبی هایی هم داشته است، مستعمره از کشور استعمارگر خیلی چیزها می آموخت که بعدها در دوران استقلال به کارش می آمد. همیشه “بازگشت به خویشتن” (دقیقا کدام خویشتن؟) بهترین راه حل نیست، والله اعلم